( 0. امتیاز از )


صدای شیعه : دکتر احمد راسم نفیس متفکر شیعه مصری در مطلبی  درباره سقوط حسنی مبارک به نکات جالبی اشاره کرده که با هم ترجمه آن را می خوانیم

کَذَلِکَ سَلَکْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ * لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ * فَيَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ * فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنْظَرُونَ * أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ * أَفَرَأَيْتَ إِنْ مَتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ * ثُمَّ جَاءَهُمْ مَا کَانُوا يُوعَدُونَ * مَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا يُمَتَّعُونَ * وَمَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنْذِرُونَ * ذِکْرَى وَمَا کُنَّا ظَالِمِينَ * وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ * وَمَا يَنْبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ * إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ) الشعراء200-212.
أفرأيت إن متعناهم سنين؟!

ثم جاءهم ما کانوا يوعدون...... ما أغنى عنهم ما کانوا يمتعون

(وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ * حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ).....

اين داستان همين نظام کثيف است که رهبري ستمگر و نادان داشت رهبري که خيال مي کرد قدرت و مال و هم پيمان شدن با رژيم صهيونيستي و امريکا چيزهايي هستند که او را تا ابد حفظ خواهند کرد،حال آنکه اتفاق افتاد آنچه به آنان وعده داده شده بود وآنچه از مال دنيا اندوخته بودند به دادشان نرسيد و پس از اين در حسرت آنچه از دست داده اند خواهند بود.

آنچه از مال دنيا جمع آوري کرده بودند و به آن فخر مي ورزيدند برايشان سودي نداشت!!

در برابر اين نظام مستکبر و خسارت ها و تلفاتي که از سوي آن به مصر و مردم آن وارد مي شد مرداني که تنها ترس از خدا داشتند،ايستادند و دروغ هايشان را که توسط رسانه هاي شيطاني به مردم مصر ارائه مي شد و سعي داشت ارزش هاي اسلام ناب محمدي را نابود کند، رسوا کردند.

حال سؤال اين است که پس از اين چه خواهد شد؟

رژيمي که سه دهه مصر را تحقير کرد تنها نبود بلکه حاميان و پشتيباناني داشته است، اين حاکم ستگر از کره ي مريخ نيامده بود بلکه او حاصل نيروهاي نظامي بود که از سال 1952 حکومت را در انحصار گرفتند و اساس استبداد و سلطنت را بنا نهاده اند.

بدتر از همه اين بود که کارهاي تخريبي و جنگ هاي فرهنگي و رواني در مصر ادامه داشت و در اين بين کاهش تاليفات و تحقيقات علمي نيز به نفع  واعظان نادان بود که نتيجه اش گسترش تفکر وهابيت و کفر بود راهي که رژيم مبارک براي رويارويي با متفکران و سياست مداران در پيش گرفته بود.

علاوه بر موارد فوق اين حاکم ستمگر درهاي مصر را رو به نفوذ رژيم صهيونيستي، امريکا و وهابيت که از خارج از مصر کنترل و حمايت مي شدند گشوده بود، گروه هايي که تلاش مي کنند تا در آينده ي مصر و مرحله ي بعدي و مهم تاريخ مصر همچنان جايگاهشان را حفظ کنند.

ما نبايد انتظار داشته باشيم که آنان در راه رسيدن به اهدافشان تلاش نکنند و که ساده لوحي است اگر خيال کنيم اسرائيل از نفوذ آشکار وغير آشکار خود در مصر و دخالت درحيات سياسي آن دست بردارد و يا به نيروهاي مخالف اجازه ي حکومت دهد بلکه با تمام نيرو تلاش مي کند که نفوذش را حفظ و حتي بيشتر کند.

همانطورکه سقوط رژيم حسني مبارک براي اعرابي که براي حمايت از او متحد شدند، آسان نبود. همين بس که بدانيم نظام وهابي عربستان يک ميليارد و صد مليون دلار براي انتخابات لبنان و رقمي مشابه براي انتخابات عراق هزينه کرد تا حکومتي وفادار به او و مخالف با جنبش هاي مقاومت و آزادي خواه عربي روي کار آيد.

چرا انقلاب "يوليو" در پايان دادن به نيروهاي سياسي در مصر و خشک کردن چشمه هاي سياسي در اين کشور موفق شد؟

جواب در ضعف اين نيروها و عدم ريشه داشتن آن بين مردم خلاصه مي شود، و ما بايد از اين موضوع درس بگيريم و از آن براي بستن راه هاي نفوذي و ساختن آينده اي بهتر استفاده کنيم.

رژيم ستمگر مبارک درهرآنچه که در آن اثري از فکر، فرهنگ و سياست نبود موفق بود و حال آزادگان مصري و مردان آن از اهل تفکر و صاحب نظران در بازيابي اين توازن ازدست رفته مسئول هستند تا مبادا فاجعه اي که رژيم سابق تحميل کرده بود، ادامه ويا گسترش يابد.

 


انتهای پیام

تعداد نظرات : 0 نظر

ارسال نظر

0/700
Change the CAPTCHA code
قوانین ارسال نظر