(
امتیاز از
)
حزب الله خار گلوى غرب
صدای شیعه: متن کامل اظهارات نصرالله در روز عاشورا:
دوست داشتم که در مراسم ظهر عاشورا در کنار شما باشم، تا همه با هم بيعت خود را با امام حسين عليه السلام که مصداقى از پدرشان على ابن ابى طالب هستند، و به تنهايى در مقابل 30 هزار نفر ايستاد، تجديد کنيم. امام حسين عليه السلام مىگويد: "به خدا قسم، اگر تنها بودم و با يکايک شما، در معرکهاى قرار داشتم که همه زمين را فرا گرفته، هيچ گاه احساس وحشت نمىکردم." هنگامى که امام را بين دو راه شهادت و ذلت قرار گرفتند، فرمود "هيات منّا الذلة."
در ابتدا بايد يادآورى کنم که تهديد حقيقى براى اين امت و براى همه کشورها و همه ملتها و براى همه دولتهاى منطقه، طرح و نقشه امريکا و اسرائيل است؛ دولت امريکا خواه هر رئيس جمهوري در راس آن باشد، در واقع همان دشمنى است که سرزمينهاى فلسطينى را در اشغال نگه داشته، مقدسات اسلامى را پايمال کرده، به ملت فلسطين و ساير ملل منطقه تعدى نموده و ثروت و سرنوشت مردم منطقه را امريکا و اسرائيل به غارت بردهاند؛ ملتها همواره بايد بدانند که فريب مکر و حيلههاى تازه امريکا را نخورند.
فريب و نيرنگ جديد امريکا
امريکايىها سعى مىکنند خود را مدافع حقوق بشر و آزادي ملتها و حامى دموکراسى در ملتهاى عربى قلمداد کنند، در حالى که اين دجال صفتهاى منافق تاريخى شناخته شده در منطقه و در حمايت از رژيمهاى ديکتاتور داشتهاند. تمام اين رژيمهاى ديکتاتورى که در منطقه سقوط کرده، همواره از حمايت سياسى، تبليغاتى، امنيتى و نظامى امريکا برخوردار بودند و هنگامى که امريکا ديد مردم منطقه تصميم دارند اين رژيمها را سرنگون کنند، از آنها بيزارى جسته و خود را مخالف آنها جا زد. همان طور که شيطان در روز قيامت خود از مشرکان و کافران برائت جسته و خود را بى تقصير معرفى مىکند. شيطان بودن امريکا اقتضا مىکند که در لحظات حساس دست از حمايت ديکتاتورها کشيده و آنها را قربانى کند.
ملتهاى عربى و مسلمان منطقه بايد بدانند که دشمن آنها امريکاست. اوباما چند روز قبل در تجمع لابى يهودى در امريکا بيان کرد، خدمات دولت من به اسرائيل، در هيچ دورهاى سابقه نداشته است و اين امر صحيح است، زيرا در دولت اوباما سازمان سيا که يک سازمان بزرگ، قوى و با سابقه است، به مخبرى بىارزش براى اسرائيل و براى منافع اسرائيل و در راستاى خوش خدمتى به اسرائيل و موساد تبديل شده است. سازمان سيا به مزدورى براى
اسرائيل و در دفاع از اسرائيل تبديل شده است.
اي مسلمانان، اي ملتهاى منطقه و اى احزاب سياسى، فريب اين دولت امريکا را نخوريد، اين امريکا همان کشورى است که با حمايتهايش و با کمکهايش، فلسطين شما را اشغال کرده، قدس شما را اشغال نموده است و بيت المقدس را تهديد به تخريب مىکند. اين دولت اوباما در واقع مسئول در اسارت ماندن هزاران فلسطينى و آواره شدن و محاصره شدن فلسطينىها در غزه و در کرانه باخترى مىباشد. کور است آن که نتواند دشمن حقيقى را تشخيص دهد و نتواند دوست را از دشمن تميز دهد. دولت امريکا به هيچ وجه همپيمانى براى گروههاي سياسى منطقه نمىتواند باشد. در واقع اين اسرائيل ، نوک پيکانى است که امريکا براى ذليل کردن و به سازش کشيدن ملتهاى مسلمان منطقه از آن استفاده مىکند تا بتواند نفت آنان را غارت کرده و سلاحهايش را به آنها بفروشد.
دوم ؛ اختلافات مذهبى
بايد هشيار باشيم که دولت امريکا بعد از شکست نقشهها و برنامههاى خود در طرح خاورميانه جديد، که توسط گروههاى مقاومت در لبنان، فلسطين و عراق و با هشيارى ملتهاى منطقه و تلاشهاى کشورهاى حامى مقاومت همانند ايران و سوريه توانست به اين مهم برسد، اکنون دوباره تلاش مىکند با فتنه انگيزى و ايجاد اختلافات مذهبى و درگيريهاى فرقهاى در منطقه به اهداف خود برسد. زيرا اين امر بعد از شکستهاى مکرر، تنها اميد امريکا و اسرائيل است تا بتوانند دوباره بر منطقه مسلط شوند. اين امر نکتهاى است که همه ما بايد متوجه آن باشيم و از هر گونه اظهارات و مواضعى که به اختلافات مذهبى دامن مىزند، خوددارى کنيم زيرا اين اظهارات و مواضع تنها به نفع امريکا و اسرائيل است و ما بايد به مقدسات يکديگر احترام بگذاريم، همان طور که آيت الله خامنهاى نيز در فتواى اخير خود به آن اشاره کرد و بر ضرورت احترام به مقدسات و نمادهاى دينى هر فرقه و مذهبى تاکيد نمود.
سوم ؛ سرزمينهاى اشغالى
در همين راستاست که بايد در مورد قدس و فلسطين که قضيه اساسى و آرمان اصلى و محور اصلى تنش در منطقه است، اشاره کنيم. زيرا تلاشهاى زيادى صورت مىگيرد که اين شهر به يک شهرى با نمادهاى ساختگى يهودى مزين گردد. آنها در تلاش هستند که اين شهر به يک شهرى کاملا يهودى تبديل شود. روز گذشته منازلى متعلق به مسلمانان فلسطينى در قدس شرقى تخريب شد و در راستاى مشغوليتهاى ملتهاى عربى به مشکلات داخلى خود، اين بيم مىرود که اسرائيل از اين فرصت سوء استفاده کرده و ضربه اساسى خود را به بيت المقدس وارد نمايد. به هر حال اين امر بزرگترين حماقتى است که اسرائيل ممکن است از زمان تاسيس خود به آن دست بزند ولى با اين حال ملتهاى مسلمان منطقه بايد هشيار باشند زيرا خطرى از اين نوع تمام مقدسات دينى ما را در فسطين تهديد مىکند و فلسطين بايد همواره قضيه اساسى ما باشد، هر چند که در داخل با مشکلات داخلى زيادى روبه رو هستيم و هر چقدر اختلافات داخلى ما زياد هم بشود، ما نبايد ريشه مشکلات منطقه را فراموش کنيم.
در اين راستا به هوشيارى و بيدارى ملتهاى منطقه ايمان و باور داريم، از احزاب و گروههاى سياسى توقع داريم که در حد و اندازه آرزوها و اميدها و توقعات ملت شريف تونس باشند. در ليبى ملت توانست بر طاغوت کشورشان پيروز شوند و در يمن تلاش مىشود که اين کشور تکه تکه شده و اختلافات مذهبى بين انقلابيون ايجاد شود تا بتوانند اين کشور را نابود کنند و اين مسائلى است که به هشيارى و بيدارى بالايي نياز دارد. در بحرين هنوز ملت على رغم همه سرکوبها و همه مکر و فريبها، تلاش مىکند با جنبش مسالمت آميز، به حق و حقوق مشروع خود برسد.
در مصر تحولات بزرگى در حال رخ دادن است که اسرائيل از آن به لرزه در آمده و باراک با نگرانى شديد از آن سخن مىگويد. اميدواريم تحولى ژرف در مصر روى دهد که به منفع ملتهاى منطقه و آرمان فلسطين تمام شود و اين تحولات بدون شک شرايط استراتژيک اسرائيل را تغيير مىدهد.
پيروزى مقاومت در عراق و سکوت رسانههاى عربى
در اينجا بايد در مورد عراق صحبت کنم که در روزهاى آينده قرار است بقيه نيروهاى امريکا از عراق خارج شوند و اين نيروها در واقع متحمل يک شکست واقعى بشوند، امريکايىها که به عراق آمدند تا به پيشرفتهاى خود ادامه بدهند، اکنون مجبور هستند خاک اين کشور را ترک کنند، هدف آنها ماندن در عراق بود و ايجاد پايگاههاى نظامى بزرگى در اين کشور ولى مقاومت جانانه ملت عراق و ايستادگى و پايدارى مردم عراق و شکست بزرگى را براى نيروهاى امريکايى در اين کشور به ارمغان آورد. هزينه زيادى را براى اين نيروها در منطقه برجاى گذاشت و اين امر شکستى به تمام معناست. متاسفانه عمليات مقاومت عراقىها مورد توجه رسانههاى عربى و بينالمللى قرار نگرفت و گروههاى مقاومت عراق، نوارهاى ويديويى و سىدىهاى عملياتهاى قوى خود را براى همه رسانهها و شبکههاى ماهوارهاى و بينالمللى ارسال مىکردند ولى مورد توجه آنها قرار نمىگرفت. سانسور شديدى براى حفظ روحيه سربازان امريکايى و ملت امريکا بر پخش اين گونه عملياتها اعمال مىشد و اين امر حقيقت جريانهايى که بر شبکههاى عربى و اسلامى حاکم است را رسوا مىسازد.
به هر حال آن چه اين روزها در عراق مىگذرد يک شکست حقيقى براى امريکا و يک پيروزى واقعى براى مقاومت است و به جاست که ملتها و گروههاى مقاومت و مبارز و ملت مظلوم عراق اين روزها جشن بگيرند، هر چند که اشکالاتى هم در مابقى اين نيروها در عراق وارد است. ولى در کل اين امر پيروزى بسيار بزرگى در تاريخ منطقه است که ملت عراق و مقاومت عراق به آن دست يافت و بايد آن را اعلان کرد و به همه ملتهاى منطقه شناساند.
امريکايىها تلاش جدى دارند که اين شکست را مخفى کنند براى همين است که بمبهاى دودزايى را در منطقه روشن کردهاند تا همه نگاهها به آن سمت خيره شود و متوجه شکست نيروهاى امريکايى و عقب نشينى آنها از منطقه نشوند. تمام اخبارى که اکنون از منطقه مىشنويم همه مانند خبر ترور سفير عربستان در ايالات متحده است که در نهايت هيچ و پوچ از کار در آمد. همه اين خبر سازيها براى اين است که ملتهاى منطقه نفهمند که ارتش بزرگ جهان چنين توسط تعدادى جوان عراقى متحمل شکست شده است. به رسانههاى عربى و اسلامى نگاه کنيد آيا خبرى از اين شکست در اين رسانهها مىبينيد. آيا خبرى از عقب نشينى تانکها و خروج نيروها در اين رسانهها وجود دارد در اين مدت چگونه 150 هزار سرباز امريکايى از عراق خارج شدند، بدون اين که خبرى در مورد آنها پخش شود.
مواضع ما در مورد سوريه
مواضع ما در مورد سوريه از همان روزهاى اول واضح است؛ ما طرفدار انجام اصلاحات سياسى در سوريه هستيم و از نظام سوريه که در راستاى حمايت از مقاومت و مقابله با طرحهاى امريکا فعاليت مىکرد، ايستادهايم. بله ما خواهان رسيدگى به همه نشانهها و آثار فساد و اختلال در اين نظام هم مىباشيم و ما همواره بر انجام اصلاحات در سوريه تاکيد کردهايم. ولى متاسفانه برخى از شخصيتها و برخى از گروههاى سياسى نه به دنبال اصلاحات هستند و نه در فکر حفظ امنيت و استقرار اين کشور، آنها خواهان تخريب سوريه هستند و به نظر مىرسد امريکا مىخواهد شکست خود در عراق را در سوريه جبران کند و مىخواهد نتايج وضعيت جديد مصر را در سوريه جبران کند، آنها به هيچ وجه دنبال منافع و مصلحت ملت سوريه نيستند.
غرب، شوراى ملى سوريه را نماد مخالفان و معترضان به نظام سوريه مىشمارد که اين شورا رئيسى دارد به نام برهان ديب غليون که دکتر است و چند روز پيش به نام ملت سوريه مواضعى را اتخاذ نمود؛ وى گفت ما در صورتى که بتوانيم نظام سوريه را تغيير دهيم و قدرت را در سوريه بدست بگيريم، روابط خود را با ايران قطع خواهيم کرد و همچنين روابط خود را با گروههاى مقاومت در لبنان و فلسطين نيز قطع خواهيم کرد و در اين راستا از حزب الله و حماس نيز به عينه ياد کرد، اين اظهارات برهان غليون به چه معناست؟ آيا اين اظهارات در حکم ارائه راى اعتمادى به امريکا و اسرائيل نمىباشد. خب جناب آقاى غليون شما با جولان چکار خواهيد کرد، آيا به سازمانهاى بينالمللى شکايت خواهيد کرد، اين سلطه فلسطينى را بنگريد که بعد از بيست و سى سال مذاکرات سازشکارانه هنوز به هيچ نتيجهاى نرسيده است. در واقع اين اپوزيسيون مىخواهد از يکى از نقاط قوت سوريه دست بردارند. اين گروههاى مقاومت، نقطه قوتى براى سوريه هستند، همچنان که سوريه نقطه قوتى براى آن بود.
تمام اين اظهارات با باورها و اعتقادات مردم سوريه در تعارض است. همه ما، مخالفان نظام را به آرامش و گفتوگو دعوت مىکنيم و هر گونه فتنه انگيزى را محکوم مىکنيم و هر گونه تحريک اختلافات مذهبى را رد مىکنيم.
لبنان
ما در لبنان نيز با شايعات و دروغ پردازيهاى زيادى در رسانهها روبه رو هستيم، هر مشکلى که در لبنان رخ
مىدهد، حزب الله متهم مىشود و غربيها هيچ کارى جز متهم کردن حزب الله ندارند و اين امر نشان مىدهد که حزب الله خار گلوى آنها شده است. اظهار مىدارند که حزب الله زخميان سوريهاى را که به شمال لبنان پناهنده شدهاند را بازداشت کرده و تحويل نظام سوريه مىدهد، مگر حزب الله در شمال لبنان حضورى دارد؟
ما از دولت کنونى مىخواهيم که هر چه سريعتر فعاليتهاى خود را افزايش داده و به مشکلات مردم رسيدگى کند.
در اين راستا رسيدگى به پرونده شاهدان جعلى از اهميت به سزايى برخوردار است، زيرا اين پرونده فقط يک پرونده داخلى نيست و علاوه بر افسران عالى رتبه لبنانى، دهها سوريهاى که بعد از ترور رفيق حريرى کشته شدهاند، خونشان به گردن اين شاهدان جعلى است.
عدهاى تمام هم و غمشان تهاجم به سلاح حزب الله است، آنها به عنوان مثال سلاح حزب الله را مخل امنيت معرفى مىکنند ولى همه مىدانيم که در تمام مشکلات امنيتى در لبنان سلاحهاى مورد استفاده کلاشنيکف، نارنجک، تيربار و حداکثر آرپىجى هفت است و اين سلاحها در همه جاى لبنان و در نزد همه احزاب سياسى و در نزد همه گروهها و عشاير موجود است. آيا تا کنون شنيدهايد که در يک مشکل و يک زد و خورد از موشک رعد و يا موشک خيبر و يا از مينى کاتيوشا و يا از موشکهاى از نوع حيفا و ما بعد حيفا و ما بعد بعد حيفا استفاده شده باشد، پس چرا در همه بحرانهاى داخلى حرف از سلاح مقاومت مطرح مىشود. آيا اين ها خوشخدمتى به اسرائيل و امريکا نيست. اين ها مطمئن باشند که حرفشان نتيجهاى نخواهد داشت و محال است اين سلاحها را بتوانند از ما بگيرند و ما تا آخرين لحظه حسين وار و عاشورايى مسلک، از مقاومت خود و از سلاح خود حمايت و حفاظت خواهيم کرد.
انتهای پیام