ویژه نامه
علي(ع) رو در رو با خوارج
علي در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پيکار برخاست: اصحاب جمل که خود آنان را «ناکثين» ناميد و اصحاب صفين که آنها را «قاسطين» خواند و اصحاب نهروان يعني خوارج که خود آنها را «مارقين» ميخواند:2 «فلما نهضت بالامر نکثت طائفة و مرقت اخري و قسط آخرون:3 پس چون به امر خلافت قيام کردم، طائفهاي نقض بيعت کردند، جمعيتي از دين بي
وصيت نامه اميرمؤمنان(ع)
الله الله فى الايتام، فلا تغبوا افواههم، ولا تضيعوا بحضرتکم: از خدا بترسيد، از خدا بترسيد، درباره يتيمان، پس براى دهنهاشان به سبب سنگدليتان نوبت قرار ندهيد (که گاهى سير و گاهى گرسنه نگاهشان داريد).
ادامه ویژه نامه
علي از زبان علي(ع)
يکي از فضائل آن حضرت از ميان صدها فضيلت، ولادت آن حضرت است در درون خانه خداوند. اين امر را تمام محدّثان4 و مورخان شيعه و دانشمندان علم انساب در کتابهاي خود نقل کردهاند؛ و در ميان دانشمندان اهل تسنن گروه زيادي به اين حقيقت تصريح نموده و آن را يک فضيلت بينظير خواندهاند.
امام علي(ع) و آزادي اجتماعي
واژه آزادي، از زيباترين واژگاني است که ذهن انسان، از روز نخست، با آن آشنايي دارد. آزادي، اميدبخشترين مفهوم را شکل ميدهد.
سيماي حضرت علي(ع) در قرآن
حال که راهي براي شناخت آن بزرگواران جز قرآن وجود ندارد، براي شناخت آنان دستبه آستان بلند قرآن دراز کرده و براي شناخت اولين آنان امام علي بن ابيطالب(ع)، از آن کتاب بزرگ آسماني مدد ميجوييم.
واقعيت نامتناهى على(ع)
چون واقعيت على همچون واقعيت اسرار بزرگ است که هر چه انسان بدانها نزديک شود و بکاود و پى برد، بيشتر مرعوب مىشود و از زبان مىافتد.
امام علي(ع) به روايت استاد مطهري
علي زاهدِ باهدف است. او مخصوصاً وظيفه پيشوايان امت ميداند که با ديگران حداقل همدردي کنند؛ يعني اگر نميتوانند به آنها کمک مادي کنند، کمک روحي بکنند؛ چون چشم ضعيفان به پيشوايان امت است.
ولادت على(ع)
او على پسر ابو طالب (نامش عبد مناف) پسر عبد المطلب (نامش شيبة الحمد) پسرهاشم (نامش عمرو) پسر عبد مناف (نامش مغيره) پسر قصى بن کلاب بن مرة بن لوى بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانة بن خزيمة بن مدرکة بن الياس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان است.
فداکاري بينظير علي(ع)
اعمال و رفتار هر فرد، زاييده طرز تفکر و عقيده او است. جانبازي و فداکاري از نشانههاي افراد با ايمان است. اگر ايمان انسان به چيزي به حدي برسد که آن را بالاتر از جان و مال خود بداند، قطعاً در راه آن سر از پا نميشناسد و هستي و تمام شؤون خويش را فداي آن ميسازد. قرآن مجيد اين حقيقت را در آيه زير منعکس کرده است: